شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ |۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 23, 2024
غیبت

حوزه/ رد غیبت و دفاع از کسی که مورد غیبت قرار گرفته، باید با نوع غیبت متناسب، جامع و کامل باشد. اگر عیب نفسانی فردی بازگو شده، مانند آن که گفته شده است: فلانی متکبر یا حسود است، پاسخ هم باید با آن متناسب باشد.

به گزارش خبرگزاری حوزه،‌ کتاب «نکوهش غیبت از دید شرع» اثری از مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی پیرامون موضوع غیبت است که «حوزه نیوز» منتخبی از این نکات را در شماره های گوناگون تقدیم علاقه مندان می نماید.

   

- رد غیبت

   

هر جا رفتار زشت و امر حرامی‌ واقع شود، بر هر مسلمان واجب است از منکر نهی کند و این مسأله به غیبت اختصاص ندارد، اما در این جا افزون بر نهی از غیبت، رد آن و دفاع از غیبت شونده نیز لازم است.

   

در این زمینه روایات متعددی وارد شده است که از جمله به موارد ذیل اشاره می‌شود: پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: من رد عن عرض اخیه بالغیب کان حقا علی الله ان یعتقه من النار. (۳۳)

کسی که (بدگویی) را از برادر مؤمنش در غیاب او دور کند، سزاوار است خداوند او را از آتش برهاند.

  

در جایی دیگر حضرت صلّی الله علیه وآله وسلّم به سرزنش کسی که به یاری غیبت شونده اقدام نکند، پرداخته، به امیرمؤمنان علی علیه السلام می‌فرماید:

یا علی من اغتیب عنده اخوه المسلم فاستطاع نصره فلم ینصره خذله الله فی الدنیا و الاخره. (۳۴)

ای علی! کسی که پیش او از برادر مسلمانش غیبت شود و بتواند آن برادر مسلمان را یاری کند، ولی کمک نکند، خداوند او را در دنیا و آخرت خوار می‌کند.

   

حضرت باقر علیه السلام نیز در تأیید رد کننده غیبت، و سرزنش کسی که غیبت را بشنود و رد نکند فرمود:

من اغتیب عنده اخوه المؤمن فنصره و أعانه نصره الله و اعانه فی الدنیا و الاخره و من لم ینصره و لم یعنه و لم یدفع عنه و هو یقدر علی نصرته و عونه خفضه الله فی الدنیا و الاخره. (۳۵)

اگر پیش کسی از برادر مؤمنش غیبت شود و او برادر مؤمنش را یاری کند، خداوند هم او را در دنیا و آخرت یاری می‌کند؛ اما اگر بتواند کمک کند و آن غیبت را از برادرش برگرداند و این کار را نکند، خداوند او را در دنیا و آخرت خوار می‌کند.

   

پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم پاداش رد غیبت را بزرگ شمرده است:

من رد عن اخیه غیبه سمعها فی مجلس رد الله عنه الف باب من الشر فی الدنیا و الاخره فان لم یرد عنه و اعجبه کان علیه کوزر من اغتاب. (۳۶)

اگر کسی از برادر مؤمنش غیبتی شنید و آن را رد کرد، خداوند هزار شر و بدی را از او برمی‌گرداند و اگر آن غیبت را رد نکرد، بلکه تعجب هم کرد، گناهش مثل همان شخصی است که غیبت می‌کند.

   

براساس روایتی دیگر اگر در مجلسی پشت سر برادر مؤمنی، غیبت شود، در حالی که شخص بتواند آن را رد کند، ولی نکند، گناهش هفتاد بار بیش‌تر از غیبت کننده است. (۳۷)

همان گونه که از روایات پیشین برمی‌آید، اگر در مقابل غیبت سکوت شود، میدان برای غیبت کننده بازتر می‌شود و رد نکردن آن به منزله تشویق شخص و امضای عملی بر گفتار او است.

   

- چگونگی رد غیبت

   

رد غیبت و دفاع از کسی که مورد غیبت قرار گرفته، باید با نوع غیبت متناسب، و جامع و کامل باشد.

اگر عیب نفسانی فردی بازگو شده، مانند آن که گفته شده است: فلانی متکبر یا حسود است، پاسخ هم باید با آن متناسب باشد؛ همانند آن که به غیبت کننده گفته شود: تو چگونه از درون و باطن دیگری آگاه شده‌ای!؟ انسان به صورت معمول از رذایل نفسانی خودش نیز غافل است و آگاه نیست، پس چگونه می‌تواند به رذیله‌ای از رذایل درونی دیگری پی ببرد!؟

   

ممکن است او در پاسخ به کردار ظاهری که گویای صفات زشت درونی است، استناد کند؛ مانند آن که بگوید: فلان کس بخیل است؛ زیرا مال و ثروت دارد؛ ولی استفاده نمی‌کند. در جواب او باید گفت: از کجا می‌دانی که او این گونه است؟ چه بسا او برای خودش استفاده نمی‌کند؛ اما به دیگران می‌دهد.

   

اگر عیب درباره بدن و جسم شخص باشد، در پاسخ می‌توان گفت: عیب آن است که نزد خداوند نقص به شمار رود. پروردگار عالم فقط نقص های روحی یا علمی‌را برای انسان عیب می‌شمرد. چه بسا افرادی با نقص جسمانی پیش پروردگار محبوب ترین، و افرادی با وجود برخورداری از سیما و اندامی‌مناسب، نزد خدا مبغوض ترین باشند.

   

گاه غیبت در زمینه امور دینی است که البته درباره گناهان راه توجیه باز است و می‌توان رفتاری به ظاهر نادرست را بر شکل درستی حمل کرد؛ چون ممکن است عملی دو چهره داشته باشد: یکی چهره گناه، و دیگری چهره غیر آن که گناه شمرده نمی‌شود؛ ولی اگر راهی برای توجیه وجود نداشته باشد و درباره عمل شخص، پشت سرش بدگویی کنند می‌توان گفت که هر مؤمنی {غیر از پیشوایان معصوم علیه السلام} می‌لغزد و ممکن است دستش به گناه آلوده شود؛ پس نمی‌توان بر او عیب گرفت؛ چرا که ممکن است توبه کند، و دیگران به دلیل غیبت کردن از او، دچار معصیت شده و موفق به توبه نشوند؛ در نتیجه روز قیامت، او پاک باشد و دیگران آلوده باشند.

   

اگر موقعیتی پیش آید که شنونده غیبت به هیچ شکلی بر رد آن قدرت نداشته باشد، باید راه های دیگری را پیش بگیرد؛ مانند آن که بکوشد مسیر سخن را منحرف یا به گونه ای حرف را عوض کند. اگر باز هم نتوانست جلو این گناه را بگیرد، مجلس غیبت را ترک کند؛ اما اگر این هم ممکن نبود، مانند آن که در جایی زندانی بود و نمی‌توانست غیبت را رد کند یا از مجلس برخیزد، باید در دل، ناخشنود، و از این کار ناراضی باشد؛ چرا که اگر کسی از غیبت دیگری راضی باشد و از این که عیوب او بازگو شده خرسند شود، بدون آن که خود در غیبت نقشی داشته باشد، گناه کار است.

    

حضرت صادق علیه السلام فرمود: الغیبه کفر و المستمع لها و الراضی بها مشرک. (۳۸) غیبت کفر است و شنونده غیبت و راضی به آن مشرکند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • بی‌نام IR ۲۱:۵۴ - ۱۴۰۳/۰۸/۰۵
    0 0
    سلام و سپاس از درج مطلب